بلاگ من

26Jan

خط روند احتمالاً ابتدایی ترین ابزار در جعبه ابزار معامله­گر فنی است. فهم آنها آسان است و می­تواند در ترکیب با هر وسیله دیگری که ممکن است از قبل استفاده می­کنید، استفاده شود. طبق تعریف، خط روند خطی است که دو یا چند دره نزولی یا دو یا چند قله صعودی (اوج) را به هم متصل می­کند، خطوطی که در آینده پیش­بینی می­شوند. در حالت ایده آل، معامله گران به این خطوط گسترده نگاه می­کنند و با قیمت­هایی که در اطراف آنها واکنش نشان می دهند معامله می­کنند، یا با جهش از روند حرکت می کنند.

خط روند چیست؟

خط روند نقشه حرکت قیمت در بازار می­باشد. ما از طریق خط روند است که متوجه می­شویم قیمت چه رفتاری را از خودش نشان می­دهد. با علائم و نشانه­هایی که قیمت از خودش به جای می­گذارد استفاده کنیم برای اینکه زبان قیمت را ترجمه کنیم و صدای قیمت را بشنویم. خط روند در تحلیل تکنیکال از اصولی­ترین فاکتورهای فهمیدن و درک کردن نقشه حرکت قیمت می­باشد.

خط روند به چه صورت می­باشد؟

خط روند یک خطی است که در صعود و نزول روند قیمت از آن استفاده می­کنیم. بنابراین مشخص شد که در بازارهای رنج ما از خط روند نمی­توانیم استفاده کنیم. چرا؟ به این خاطر که بازارهای رنج هیچ روندی ندارد. اگر روند قیمت نزولی باشد برای رسم خط روند ما بایستی که قله_­­ها و یا سقف قیمت را پیدا کنیم. با پیدا کردن این نقاط آن­ها را به هم وصل می­کنیم تا جریان قیمت و نقشه راه آن را پیدا کنیم.

در رسم خط روند چند قله را باید به هم وصل کنیم؟

تعداد قله­های لازم برای رسم خط روند از 2 قله شروع می­شود و هرچه قله­های بیشتری را پیدا کنید و رسم کنید اعتبار آن خط روند بیشتر خواهد بود.

شکست خط روند

شکسته شدن خط روند به این معنا می­باشد که قیمت تمایل دارد روند خودش را عوض کند. اما همیشه شکسته شدن خط روند به منزله تغییر روند قیمت نیست. بنابراین هربار که مشاهده کردید که یک قیمت خط روندی را شکست اینطور تحلیل نکنید که این شکست خط روند نشان دهنده تغییر قیمت است پس وارد شویم. خیر شما باید صبر کنید زیرا قیمت بعد از شکستن خط روند تازه شروع به بررسی می­کند، خیلی از این بررسی­ها منجر به این می­شود که معامله­گرها تصمیم می­گیرند که به همان روند قبلی برگردند. اما بعد از اینکه قیمت بعد از شکسته شدن خط روند را تثبیت کنند و اعلام کنند که این خط روند شکسته شده است. ما از این به بعد است که باید به دنبال این باشیم که پوزیشن­ها یا افکارمان را مخالف روند قبلی سوق دهیم و در این زمان است که ما باید برای انتخاب پوزیشن­های مخالف تصمیم­گیری کنیم.

خطوط روندی که ترسیم کرده ایم صحیح هستند یا نه؟

نکته شماره 1 – هر دره نزولی را به نزولی­ترین دره پایین­تر از خودش وصل کنید (یا بالاترین سطح چرخش را به بالاترین سطح چرخش خود دهید)

نکته شماره 2 - هرچه نقاط اتصال بیشتر باشد، بهتر است.

نکته شماره 3 - خرید روندهای صعودی، فروش روندهای معاملات نزولی روند دوست شماست!

این قانون ثابت در مورد خط روند معاملات نیز اعمال می شود. برای معامله گران باتجربه ، این بدان معناست که ما فقط باید به دنبال خرید در خطوط حمایت صعودی و فروش در خطوط مقاومت نزولی باشیم. برای معامله گرانی که اصطلاحات اصطلاحی معامله نمی کنند ، اجازه دهید تصاویر زیر این موضوع را برای شما توضیح دهند. روند صعودی (صعودی) رو به بالا به معنای روند صعودی است ، بنابراین ما می خواهیم به دنبال فرصت های خرید باشیم. فرصت های خرید زمانی اتفاق می افتد که قیمت کاهش یابد و به خط روند نزدیک به قبل برسد که باعث جهش های صعودی شده است. خط روند کج (نزولی) به معنای روند نزولی است، بنابراین ما می خواهیم به­دنبال فرصت­های فروش بگردیم. فرصت­های فروش زمانی اتفاق می­افتد که قیمت بالا رود و به خط روند نزدیک شود که باعث جهش نزولی شده است. معاملات فقط در جهت روند خوب به ما اجازه می دهد تا حد ممکن از جهش های بالقوه روند استفاده کنیم. گرچه آنها همیشه معاملات برنده را به ما نشان نمی­دهند.

نکته پایانی!

افرادی که به صورت مبتدی می­خواهند رسم صحیح خط روند را یاد بگیرند می­توانند در ابتدای راه و تا زمانی که تسلط کامل بر کشیدن خط روند پیدا کنند از ابزاری مانند لاین چارت کمک بگیرند. این ابزار به شما کمک می­کند که نقاط صعودی و نزولی را راحت­تر مشخص کنید. اما ابزارهایی مانند لاین چارت نویزهای بازار را نشان نمی­دهند و فقط به این منظور مناسب است که بتوانید قله­ها و دره­ها را راحت­تر تشخیص دهید.

منبع: دلفین وست

یکی از سوالاتی که خیلی مواقع از من پرسیده می شود این است که چیکار کنیم پولدار شویم؟

پول و ثروت عمدتا یکی از خواسته های انسان از زمان های دور تا الان بوده است. و افراد زیادی هم همیشه به دنبال ثروت بوده و هستند و راههای زیادی هم برای ثروتمند شدن توسط افراد مختلف پیشنهاد می شود.

ولی نظریه ای که تقریبا توسط اکثر اساتید موفقیت و هوش مالی پذیرفته شده است این است که

ثروت یک مقوله کاملا ذهنی است. و اصلا ربطی به شرایط بیرونی فرد ندارد.

طبق این نظریه ثروت کاملا به باورهای فرد بستگی دارد و اصلا ربطی به سن، جنسیت، سطح تحصیلات، کشور محل زندگی و هر آنچه که بیرون از شما باشد بستگی ندارد. برای اثبات این قضیه هم کافی است به اطراف خودتان نگاهی بیندازید. در اطراف شما هم آقای ثروتمند وجود دارد و هم خانم ثروتمند، هم جوان ثروتمند است و هم میانسال ثروتمند، هم بی سواد و هم باسواد و …

پس اگر این نظریه را قبول دارید کاری که من به شما و همه افرادی که این سوال را از من می پرسند پیشنهاد می دهم همان کاری است که شما به آن علاقه دارید. اصلا نوع شغل مهم نیست می تواند آن کار هنری باشد یا صنعتی، فروش میوه و سبزی باشد یا بازرگانی بین المللی مبلمان، مهم علاقه شماست. دقت کنید کاری که به آن علاقه دارید نه استعداد، شاید شما الان تحصیلات بالایی در زمینه ریاضی داشته باشید. ولی کاری به آن علاقه دارید نقاشی باشد. شما قطعا با نقاشی ثروتمند می شوید نه با ریاضی

اگر شما به کاری علاقه داشته باشید قطعا مهارت انجام دادن آن کار را هم فرا می گیرید و با شور و هیجان کار می کنید در مواجه با موانع سخت تر ناامید می شوید. فردی هم که کاری را اینطور انجام دهد قطعا به موفقیت می رسد.

پس یک بار برای همیشه تصمیم بگیرید و اقدام کنید. اگر به سرمایه گذاری در بازارهای مالی را دارید می‌توانید از دوره‌های آموزشی سایت دلفین وست بهره ببرید.

هیچگاه موتور انگیزه تان خاموش نشود

برای اینکه موتور تان هم خاموش نشود می توانید سرگذشت افرادی را بخوانید که در حوزه کاری شما به موفقیت های بزرگی رسیده اند.

در مقالات بعدی راجع به این موضوع بیشتر با هم صحبت خواهیم کرد.

خوشحال می شوم در بخش نظرات سوال یا نظر شما را بدانم .

منبع: سرمایه 20